چرا جهان سومی‌ها آسمان‌خراش می‌سازند؟

پنجره ایرانیان: غرب، سال‌هاست عطش خود را در سرکشی‏‌های معمارانه سیراب کرده است. تمدنی که مرد روزهای برج و آسمان‌خراش بود، سال‌هاست که دیگر سیراب از برج و پل و اتوبان و بلندترین ‏ها و بزرگترین‏‌ها و بیشترین‌‏هاست.
  • شنبه 29 خرداد 1395 ساعت 9:24

به گزارش مشرق نیوز، پتروناس مالزی، برج میلاد تهران، برج ساعت مکه، برج پادشاهی ریاض، مرکز اعتبار جهانی شانگهای، برج kk100 و دست آخر برج خلیفه دبی. نام این آسمان خراش‌ترین‌ها را بارها شنیده‌اید. وقتی سرمستی انسان به اوج می‌رسد، آسمان را می‌خراشد!

برای مشاهده فایل پی دی اف کلیک کنید.

درمیان نام‏‌های این آسمان ‌خراش‏‌ها خبری از برج ‏های جهان غرب نیست! چراکه غرب، سال‌هاست عطش خود را در سرکشی‏‌های معمارانه سیراب کرده است. تجربه ابتدایی غرب در ساخت آسمان‌خراش، به قریب 150 سال پیش آمریکا برمی‏ گردد و اتفاقی که عامل شکل‏ گیری مکتب معماری شیکاگو شد.
شهر بزرگ شیکاگو آمریکا، در سال 1871 در آتش سوخت و معماران و مهندسان جوان سازه، بر ویرانه‏‌های شهر، بنیان سبک و سیاقی از معماری مدرن را شکل دادند که بعدها "مکتب شیکاگو" نام گرفت و اصول و قواعد آن، به‏ عنوان منشور معماری مدرن، مورد توجه قرار گرفت.
تا سال 1889 ستون یادبود واشنگتن به عنوان بلندترین سازه جهان شناخته می‌شد، اما در این سال برج ایفل جانشین آن شد.
برج ایفل که طراح آن مهندس ایفل بود،‌ در سال 1889برای نمایشگاه جهانی و به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه ساخته شد و در واقع نماد خاری بود که در آن نمایشگاه به چشم همه دنیا فرو می‏ رود. اما پس از اتمام نمایشگاه، به ‏خاطر زیبایی مهندسی آن، از تخریب ایفل صرفنظر کردند و به نشانه شهری پاریس و حتی فرانسه بدل شد. این برج به مدت 41 سال تا زمان بهره برداری از ساختمان کرایسلر در نیویورک در سال 1930، به عنوان بلندترین برج جهان شناخته می‌شد.
البته برج ایفل صرفا یک المان نمایشی و بدون کاربری است و اما مهم‌ترین جهش در زمینه آسـمان‌خراش‌ها را برج کرایسلر ایجاد کرد. در سال 1928 والتر کرایسلر از معمارش وان آلن خواست برای او بلندترین ساختمان جهان را طراحی کند. بنابراین برج کرایسلر در سال 1930 با 77 طبقه و 319 متر ارتفاع، مرتفع‌ترین سازه ساخت دست بشر آن دوران یعنی برج ایفل را هم پشت سر گذاشت.
سرمستی والتر کرایسلر از داشتن بلندترین ساختمان جهان دیری نپایید ودر اواخر سال 1929 کمپانی امپایر استیت با تصمیم به ساخت آسمان‌خراشی به همین نام، رقیب را از میدان به در کرد. این بنای 102 طبقه‌ا‌ی 381 متری در اوج دوران رکود اقتصادی تا مدت‌ها چشم همگان را خیره کرد و تاکنون بیش از 117 میلیون بازدید‌کننده از آن دیدن کرده‌اند. بر بالای ساختمان برج، آنتن‌های تلویزیونی و مخابراتی نصب گردیده که ارتفاع برج را به 442 متر می‌رساند. البته هزینه سرسام‌آور امپایر استیت به حدی بود که تا 40 سال بعد هیچکس جرات نکرد رکورد این ساختمان بلند را بزند.
با ارائه تئوری سازه‌های لوله‌ای در اواسط دهه‌ی 60، ساختمان‌های غول‌آسایی چون برج‌های دوقلو مرکز تجارت جهانی (411 متر) و برج سیرز (442 متر) در اوایل دهه‌ 70 سر از آسمان‌ها در آوردند. پس از آن بلندترین‌ها به مرور به مشرق زمین منتقل شد و برج‌های دوقلوی پتروناس در پایتخت مالزی با 452 متر ارتفاع، رکورد بلندترین ساختمان اداری جهان را در دست گرفت.
بلندتر و بلندتر، سریع ‏تر و سریع ‏تر، برج‌‏ها بر روی هم ساخته شد تا غرور غرب مدرن، فروکش کند و فخر دانش مهندسی خود را به جهان بفروشد. اما غرب که مرد روزهای برج و آسمانخراش بود، سال‌هاست که دیگر سیراب از برج و پل و اتوبان و بلندترین ‏ها و بزرگترین‏‌ها و بیشترین‏‌ها؛ به دنبال مامنی است که در آن قدری بیاساید و در توبه ای تاریخی، به یک طبقه‌‏سازی، در شهرک‏‌سازی‏‌های خود روی آورده است. اما چه کنیم که عطش آن همچنان در مشرق زمین باقیست و مسابقه "بلندترین ‏ها" روز به روز رونق می ‏گیرد. تا جایی که به گواه نمودار زیر، دیگر نامی و نشانی از آسمانخراش‌های غربی، در میانه نیست!

برنده‌‏های این مسابقه چندان ماندگار نیستند و در کمتر از چند ماه، جایگاه "بلندترین" را به برجی دیگر واگذار می‏‌کنند. شاید موفق‏ ترین نمونه در این زمینه، برج‏‌های دوقلوی "پتروناس" در مالزی باشد. برج‌هایی که در سال 1998 تا 2004 بلندترین برج ‏های جهان بودند و طراحی خاص "سزار پلی"، معمار آن و همچنین مانورهای تبلیغاتی مختلف، از جمله فیلم "ماموریت غیر‌ممکن" با بازی متهورانه تام کروز، آوازه لقب "بلندترین” را برای پتروناس مالزی، در حافظه جهانی به ثبت رساند. اما نکته جالب اینکه همان برج امروز در رتبه 27 جهان است! و تنها پس از چند سال این لقب را از دست داد. امروزه باقی ماندن در صدر به کمتر از چند ماه رسیده است و عملا هزینه ‏های سخاوتمندانه برای ساخت بلندترین‏‌ها، دیگر مقرون به صرفه نیست.
اکنون بلند ترین آسمانخراش‌ها در جهان به قرار زیرند:
1. برج خلیفه در دبی با ارتفاع 828 متر؛
2. برج تایپه 101، در تایوان با ارتفاع 509؛
3. مرکز مالی جهانی شانگهای چین با ارتفاع 492؛
4. برج‏ های پتروناس 1و2 در کوالالامپور با ارتفاع 452؛
5. مرکز مالی گرینلند ناجینگ چین با ارتفاع 450.
دانستنش خالی از لطف نیست که، واژه آسمانخراش فارسی یک گرته‌برداری از واژه skyscraper انگلیسی است. این واژه، نخستین بار در اواخر سده نوزدهم برای ساختمان‌های بلند شهر نیویورک آمریکا به ‏کار رفت. امروزه ساختمانی عنوان آسمان‌خراش دارد که بلندای آن، دست کم به 150 متر برسد.
واقعیت مهم و غیر قابل انکار بلند‌مرتبه‌سازی، هزینه‌های بسیار گزاف و سرسام‌آور آن است. هنگامی که ساختمانی با ارتفاعی بیش از 150 متر یا 828 متر (برج خلیفه­ دبی) ساخته می‌شود؛ ضرایب باورنکردنی بر هزینه‏‌ها اعمال می‏‌گردد و در مقیا‌س‏‌های بسیار بزرگ، فارغ از هزینه‌های مصالح یا موارد فنی، تکنولوژی پیچیده‏‌ای را نیز می‏‌طلبد. علاوه بر همه این هزینه‏‌ها، هزینه "تعمیر و نگهداری" ساختمان که پس از ساخت، جاری می‌شود، به قدر خود سرسام‏‌آور است.

اما برای چه کاربری‏‌هایی این هیولاهای عظیم ساخته می­‌شوند؟
1. مهم‏ترین دلیل ساخت آن، کاربری مسکونی است. واضح است که تامین کاربری مسکونی با هزینه‌‏هایی گزاف، عقلانی نیست. اما در شرایطی مانند کمبود شدید زمین در کشورهایی کوچک و متراکم یا جزیره‏ای، مانند کره یا ژاپن معقول می‌نماید. لازم به ذکر است که، عملا توجیه مسکونی برای این ساختمان‌ها منطقی نیست. در واقع تنها 1 برج از 20 برج بلندمرتبه دنیا، کاربری مسکونی دارد.
2. کاربری دیگر این برج­‌ها، مخابراتی است، که احتمالا این بدترین کاربری برای یک برج می‏ تواند باشد. چراکه برج مخابراتی قاعدتا درآمدزایی خاصی ندارد. به علاوه می‏ توان با مکان‏‌یابی مناسب و سازه‌‏هایی به مراتب کم هزینه تر مثل دکل و... همان کارایی را ایجاد کرد. چنین سرمایه‌گذاری هنگفتی، عملی سخاوتمندانه به حساب می‌‏آید. حال آنکه عملا با پیشرفت فناوری، نیاز به تجهیزات در ارتفاع بالا کمتر می ‏شود و حتی ممکن است در طول دوره ساخت این گونه برج‏ ها، با توسعه تکنولوژی ضرورت آنها نیز از بین برود.
3. کاربری دیگر آن نیز "اداری ـ تجاری ـ اقامتی" است که صرفا در بلندمدت، قادر است هزینه ‏های هولناک خود را به جیب سرمایه‌‏گذار برگرداند.
4. غرور، هویت و نشانه شهری: ایجاد احساس غرور ملی، هویت سازی برای یک شهر و ایجاد یک نماد شهری و برندینگ شهری، از جمله دلایل دیگری است که برای ساخت آسمان خراش ‏ها عنوان می‏ شود. اگرچه بسیاری از این آسمان‌ خراش ‏ها، پس از اتمام پروژه، به نماد شهر بدل می‏‌شوند؛ اما نماد شدن یک آسمان ‌خراش پس از چند دهه امکان‌‏پذیر است. البته اینجا یک پرسش، موضوعیت دارد؟ آیا ساخت یک برج 828 متری تنها روش هویت‏‌سازی است؟ بسیاری از نمادهای شهری ارتفاع زیادی ندارند. اوپرای سیدنی، کلیسای سن پیتر، مجسمه آزادی منهتن، آکروپولیس آتن و … در غرب، و مساجد جامع و عالی قاپو و از همه مهمتر میدان نقش جهان و برج آزادی تهران، نمادهایی جهانی و کم ارتفاع هستند که غالبا هویت‌‏بخش و غرورآفرین نیز هستند.
بهتر است بدانیم که کشورهایی که به لحاظ عقبه فرهنگی و تمدنی، ضعیف هستند، برای نمادسازی و هویت‌سازی، به شیوه‌هایی این ‏چنینی روی می‏‌آورند. با ادله بالا اثبات می‏ شود که ساخت برج میلاد تهران نیز، توجیه منطقی ندارد.
دانستنش خالی از لطف نیست که برج شارد در لندن به عنوان بلندترین برج اروپا، در رتبه 56 دنیا قرار دارد و این به معنای انصراف اروپا از شرکت در این مسابقه است. آمریکایی که تمدن ارشد جهان مدرن خوانده می‌شود، و تا سال 1980 همه صد برج برتر جهان را در خود داشت؛ در سال 2012 این عدد به 24 برج رسیده است و در شهرسازی خود، به ویلاسازی‌های یک طبقه روی آورده است و این یعنی یک توبه تاریخی!

نشریه پنجره ایرانیان ــ سال نهم ــ شماره 104 ــ خرداد 95


ثبت نظر

ارسال