گزارش نشست اندیشه و تمدن ایران‌شهری:

وجود ۱۹ میلیون بدمسکن در بین ۵۹ میلیون شهرنشین

پنجره‌ایرانیان؛ بیست و سومین جلسه از سلسله نشست‌های اندیشه و تمدن ایران‌شهری با سخنرانی دکتر رضا داوری، فیلسوف و متفکر ایرانی و عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی برگزار شد.
  • شنبه 11 شهریور 1396 ساعت 14:2

به گزارش صما، بیست و سومین جلسه از سلسله نشست‌های اندیشه و تمدن ایران‌شهری با سخنرانی دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و حضور عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی، مظفر صرافی، اصغر فخریه کاشان قائم‌مقام وزیر راه و شهرسازی در امور بین‌الملل، حامد مظاهریان و محمد سعید ایزدی معاونان وزیر راه و شهرسازی و سایر معماران و کارشناسان علاقه‌مند با موضوع ایران تاریخی - فرهنگی، ایران سیاسی در خانه گفتمان شهر و معماری برگزار شد.

در ابتدای این نشست رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی در خصوص ایران تاریخ فرهنگی و ایران سیاسی گفت: ایران با اینکه یک موجودیت واحد است همواره شئون متفاوت اما به هم‌بسته سیاسی و فرهنگی و تاریخی داشته است. در زمان‌های دور شأن سیاسی آشکارتر بوده اما در دوره اسلامی لااقل تا زمان صفویه بااینکه رسوم سیاسی سابق کم‌وبیش محفوظ بوده، شأن فرهنگی ایران جلوه بیشتر پیداکرده است.

وی گفت: در حدود یک‌صد و پنجاه سال پیش با انقلاب مشروطیت در سرزمین ما و در زبانمان کشور جای مملکت و ممالک محروسه را گرفت و ایران به‌عنوان وطن بیشتر رنگ سیاسی گرفت.

داوری اردکانی در ادامه افزود: اگر در قدیم ظهور و جلوه سیاسی ایران بیشتر بر فرهنگ مبتنی بود، در دوره جدید سیاست کم‌وبیش از فرهنگ استقلال جست و به بنیاد کم‌اعتنایی کرد. مع‌هذا چون هیچ سیاستی بی مبنا نمی‌تواند باشد آنچه ایران را راه می‌برد هنوز هم فرهنگ و هنر و تفکر ایران است.

این فیلسوف و متفکر ایرانی بابیان اینکه اگر گاهی احساس می‌کنیم که با این فرهنگ و هنر و تفکر بیگانه شده‌ایم، بکوشیم بر این بیگانگی غلبه کنیم. افزود: سخن گفتن درباره ایران هم آسان است، هم مشکل. آسان است زیرا ایران خانه و وطن ماست و آن را دوست می‌داریم و با آن زندگی می‌کنیم، مشکل است زیرا اگر از ما بپرسند ایران چیست، مفهوم روشنی از آن نداریم و پاسخ دقیقی نمی‌توانیم به پرسش بدهیم.

داوری اردکانی بابیان اینکه انسان در نسبت و ارتباطش با دیگران و با تاریخ، انسان می‌شود گفت: مهم این است که بپذیریم ایرانی بوده است و هست و ما نیز به آن بسته‌ایم. چیزی که فهم این معنی را دشوار می‌کند تلقی مکانیکی از تاریخ و انسان است.

وی گفت: ما معمولاً توجه نمی‌کنیم یا از یاد می‌بریم که انسان در نسبت و ارتباطش با دیگران و با تاریخ، انسان می‌شود. او موجودی نیست که همواره در هر زمان و هر جا فهم و درک ثابت داشته باشد زیرا ادراک یک امر صرفاً فیزیولوژیک و روان‌شناختی نیست که ساختار ثابت داشته باشد.

وی بابیان اینکه ما همه با حافظه شخصی و تاریخی خود امور را ادراک می‌کنیم و اگر بخواهیم از اکنون بدون گذشته آغاز کنیم حتی اشیاء محسوس را نیز درک نمی‌کنیم. گفت: ایران هم تاریخی است که در وجود مردمانش تحقق‌یافته است و ما هم‌اکنون نیز کم‌وبیش به آن بسته‌ایم و به این بستگی نیاز داریم و برای اینکه آن را تجدید و حفظ و مستحکم کنیم باید به آن بیندیشیم. ایرانی بودن را به تابعیت کشور ایران تحویل نباید کرد.

داوری ارکانی تأکید کرد: ممکن است هزاران تن از مردم یک کشور ترک تابعیت کنند اما گذشته خود را نمی‌توانند تغییر دهند و اگر به جهان فرهنگی دیگری تعلق پیدا نکنند آینده‌ای ندارند. ما آدمیزادان بوته گیاهی نیستیم که در کنار جویی رسته باشیم. بلکه با دیگران و در نسبت با آنان در جهان انسانی خاص فهم و خرد پیدا می‌کنیم.

وی همچنین با اشاره به اینکه آن‌که بی تاریخ است، درک و علم و خرد و هنر ندارد گفت: مراد از تاریخی بودن و تاریخ داشتن باستانی بودن نیست بلکه در زمان بودن و اکنون را به‌عنوان امکان‌هایی در نقطه پایان گذشته و ابتدای آینده درک کردن است.

وی گفت: اگر بگویند ایران کجاست و آورده‌اش چیست و چه مزیتی بر کشورها و اقوام دیگر دارد. قبل از پاسخ دادن به این پرسش به دو نکته باید توجه کرد یکی اینکه ایران در بحث کنونی صرف یک کشور نیست و آن را با کشور و مملکت یکی نباید دانست. نکته دیگر اینکه اینجا سخن گفتن از مزیت وبرتری وجهی ندارد.

این فیلسوف و متفکر ایرانی در بخش دیگر سخنانش گفت: چه بخواهیم چه نخواهیم به تاریخ چند هزارساله ایران وابسته‌ایم

وی گفت: ملت در اصطلاح سیاست جدید صاحب کشور است و کشور وطن اوست. وطن و کشور و ملت در دوران اخیر اگر یک‌چیز نباشند، سه مفهوم به‌هم‌پیوسته‌اند و در نسبت با یکدیگر تعریف می‌شوند.

وی درنهایت گفت: رجوع به تاریخ و یاد گذشته یک تفنن نیست بلکه ضرورتی است که تاریخ بدون آن دوام نمی‌یابد. این راه حتی اگر در دوره‌هایی دستخوش گسیختگی شده باشد پیوندش به‌کلی با گذشته قطع نشده و به‌هرحال بازمان تاریخی (که البته مراد زمان فیزیک و تقویم نیست) و گسست‌هایش بی‌مناسبت نیست.

 

دو جدال در بافت‌های فرسوده

در ادامه این نشست وزیر راه و شهرسازی ویران شدن بافت‌های فرسوده و شکل‌گیری مناطق حاشیه‌ای را نتیجه جدال ۲ مفهوم تجدد و ایران تاریخی دانست و افزود: در حقیقت بافت فرسوده و حاشیه‌ای ۲ روی یک سکه بوده و یک حقیقت را بیان می‌کنند، در این مفهوم ایران تاریخی نمی‌تواند خودش را بازآفرینی کند و درنتیجه شاهد ایجاد یک بافت حاشیه‌ای بدون هویت در کنار خود می‌شود.

عباس آخوندی با اشاره به طرح سه سؤال و چیستی بنیادی از سوی دکتر داوری اردکانی در خصوص ایران، توسعه و تجدد بیان کرد: مطرح کردن این موضوعات سه سؤال بزرگ را روبه‌روی ما گذاشته و هرکسی را در هر جایگاهی که باشد به تفکر وا‌می‌دارد که راجع به آن پاسخی داشته باشد، مسئله‌ای که قطعاً پرداختن به آن کاری بسیار دشوار به شمار می‌رود.

آخوندی در ادامه با تأکید بر واقعیت سخت و مهارنشدنی چیستی تجدد بیان کرد: خاصیت و بنیاد تجدد انقطاع بوده و همواره به دنبال قطع تاریخی است درحالی‌که موجودیت انسان‌ها تاریخی بوده و در ارتباط با گذشته است.

وزیر راه و شهرسازی بابیان این مطلب که قطعاً تمام گرفتاری‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران از همین قطع تداوم تاریخی در کشور نشأت گرفته است گفت: به عقیده من انسان نمی‌تواند بدون تاریخ، زمان و مکان زندگی کند چراکه انسان بدون این شاخص‌ها استواری نداشته و می‌تواند هرلحظه به سمتی گرایش پیدا کند.

عضو کابینه دولت دوازدهم در ادامه اضافه کرد: مشکلی که در خصوص چیستی توسعه وجود دارد این است که اساس آن بر انقطاع تداوم تاریخی بناشده است، این مسئله تعارضی بوده که در زمان کنونی با آن روبه‌رو هستیم، بدون شک عمده ناآرامی‌ها و انقلاب‌های امروز جهان در پیرامون ما در رویارویی با انقطاع و جان‌سختی این مسئله بوده که به‌شدت جهان را آشفته کرده است.

آخوندی همچنین خاطرنشان کرد: علی‌رغم اینکه ۱۱۰ سال از مشروطیت ایران گذشته و هزاران اتفاق در حوزه‌های مختلف اعم از صنعتی، علمی، اقتصادی و ... رخ‌داده ولی اکنون شاهد آن هستیم که در حال حاضر باوجود ۵۹ میلیون نفر جمعیت شهری، ۱۹ میلیون نفر در وضعیت بدی زندگی می‌کنند.

وی در ادامه ویران شدن بافت‌های فرسوده و شکل‌گیری مناطق حاشیه‌ای را نتیجه جدال ۲ مفهوم تجدد و ایران تاریخی دانست و افزود: در حقیقت بافت فرسوده و حاشیه‌ای ۲ روی یک سکه بوده و یک حقیقت را بیان می‌کنند، در این مفهوم ایران تاریخی نمی‌تواند خودش را بازآفرینی کند و درنتیجه شاهد ایجاد یک بافت حاشیه‌ای بدون هویت در کنار خود می‌شود.

به گفته وزیر راه و شهرسازی از سویی دیگر گریزی در برابر تجدد و توسعه وجود نداشته و آسان‌ترین اقدام در برابر آن نوشتن برنامه است، اقدامی که قطعاً برای فرار از پاسخ به این مشکل صورت گرفته و تاکنون نیز بارها در کشور انجام‌شده است و ما می‌بینیم که نتیجه آن چیزی جز آشفتگی‌های امروز نیست.


ثبت نظر

ارسال