هوای پاک؛ رویای از دست رفته

نشریه پنجره ایرانیان، سال هفتم ، شماره 76، بهمن ماه 1392

امروز می‌توان ادعا کرد که حق داشتن هوای پاک دستکم برای شهروندان کلان‌شهرهای ایران، دیگر یک آرزوی از دست رفته است چه اینکه تدابیر و راهکارهای به کار رفته تاکنون نتوانسته‌ است از میزان آلاینده‌های هوا بکاهد. قوانین و مقررات در ایران برای بهبود وضعیت آلودگی هوا کم نیست ولیکن موازی‌کاری دستگاه‌های مسوول و بخشی‌نگری باعث شده تا در اجرای قوانین و مقررات خلا جدی احساس شود.
  • سه شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 23:50

بی‌تردید تداوم وضعیت کنونی و دل بستن به راهکارهایی چون تعطیل کردن مدارس و حتی ادارات و دستگاه‌های دولتی در روزهای پرخطر آلودگی هوا و یا محدودیت استفاده از وسایط نقلیه شخصی، نه تنها زیان‌های اقتصادی بسیاری را برای کشور به همراه دارد، بلکه همگان اذعان دارند که این روش‌ها نمی‌تواند برای همیشه ادامه یابد. میزان بالای مرگ و میر در کلانشهر‌ها به خاطر آلودگی هوا هم نگران کننده است و دولت هزینه‌های زیادی برای حفظ سلامت شهروندان متحمل می‌شود.
سوال اصلی اما این است که چرا در کلان‌شهرهای دیگر کشورها با وجود تعداد بالای خودرو‌ها و واحد‌های تولیدی و صنعتی مستقر در حاشیه کلان‌شهرهای جهان، نتوانسته است میزان آلودگی هوا را به میزان کلان‌شهرهای ایران افزایش دهد و دیگر کشورها چه تدابیری را به کار بسته‌اند که توانسته‌اند میزان آلودگی هوا را در اندازه‌های استاندارد نگه دارند؟
 هدر رفت انرژی و ساختمان‌های آلاینده
آنچه روشن است، اینکه عوامل آلاینده هوا مشخص و روشن است، اما آنچه محل مناقشه است، اینکه چه راهکارها و تدابیری می‌تواند میزان آلودگی هوا را کاهش دهد و مهم‌تر اینکه مسوولیت هر یک از دستگاه‌های دولتی چیست و برای وادار ساختن این دستگاه‌های مسوول چگونه می‌تواند مدیریت یکپارچه و مسوولیت‌پذیر را اعمال کرد.
آنچه در این نوشتار به آن اشاره خواهد شد، به تناسب رویکرد تخصصی و مسوولیت‌پذیری حرفه‌ای و رسانه‌ای ماهنامه پنجره ایرانیان، این خواهد بود که چرا میزان آلاینده‌های ناشی از ساختمان‌های ایران جدی گرفته نمی‌شود؟ بدیهی است که این نوشتار در صدد این نیست که نقش و تاثیر سایر عوامل آلوده‌کننده هوا و راهکارهای لازم برای کاهش میزان آلاینده‌های دیگر را کم‌رنگ و بی‌اهمیت جلوه دهد.
افزون بر رشد قابل ملاحظه ساخت و ساز در کلان‌شهرها و شهرهای بزرگ ایران در سه دهه گذشته، واقعیت این است که آن‌گونه که انتظار می‌رود مقررات ناظر بر کاهش میزان هدررفت انرژی و تاثیر آن بر تشدید آلودگی هوا و البته وارونگی هوا جدی گرفته نشده است و افزایش آلودگی هوا در کلان‌شهرها و شهرهای بزرگ از یک سو و کاهش میزان بارش‌ها از سوی دیگر باعث شده تا متاسفانه آلودگی هوا هم جزئی از زندگی شهرنشینی در ایران قلمداد و حق داشتن هوای پاک به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل شود.
به واقع آنچه مورد بی‌توجهی و غفلت قرار گرفته‌ است، تاثیر مصرف نادرست حامل‌های انرژی در بخش ساختمان ایران بر آلودگی و وارونگی هواست و تمامی نگاه‌های مسوولان و مردم متوجه آلودگی هوا به سبب خودروها و واحدهای تولیدی و صنعتی مستقر در شهرها و حاشیه شهرها شده است.
امروزه تردیدی وجود ندارد که به دلیل وجود راه‌های هدر دهنده انرژی در ساختمان‌های ایران و عدم رعایت مبحث ماده 19 مقررات ملی ساختمان، سالانه میلیاردها تومان انرژی در کشور در ساختمان‌های ایران مصرف می‌شود و شاهد این ادعا همین بس که حدود 90 درصد ساختمان‌های ایران دارای پنجره‌های قدیمی، تک‌جداره و فاقد عایق‌بندی است و شهروندان ایران زمین چاره را در این می‌بینند که برای گرم نگه‌داشتن محیط زندگی یا کسب و کار خود، گاز و یا برق بیشتری مصرف کنند و یا برای پخت و پز و روشنایی محیط زندگی و کار همچنان شاهد استفاده از وسایلی هستیم که بالاترین میزان مصرف انرژی را دارند و برچسب انرژی آن‌گونه که شایسته است، جدی گرفته نمی‌شود.
شاید برای درس گرفتن از تجربه دیگر کشورها کافی است، اشاره شود که امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان به واسطه هزینه بالای انرژی و البته اهمیت مصرف بهینه آن و کاهش میزان آلاینده‌های ناشی از مصرف غلط انرژی، برچسب انرژی ویژه پنجره‌های دوجداره طراحی و اجرا می‌شود، حال آنکه هنوز در ایران بر سر برچسب انرژی ساختمان گامی برای اجرایی شدن برداشته نمی‌شود! چرا؟

 ابداع‌ها و ابتکارهای روی کاغذ
البته جای خوشحالی است که تحولات و پیشرفت‌های بسیاری در زمینه بهینه‌سازی مصرف انرژی در ساختمان‌های ایران توسط بخش خصوصی انجام شده و یافته‌های پژوهشی و ابداعات و ابتکارهای بسیاری توسط محققان و پژوهشگران و شرکت‌های دانش بنیان برداشته شده است، اما جای تامل و تاسف است که چرا این تحولات، پیشرفت‌ها، ابتکارات و ابداعات چندان مورد حمایت قرار نمی‌گیرد و تنها بحث بر سر مخاطرات و تهدیدهای آلودگی هوا و هدر رفت انرژی مطرح می‌شود؟ اگر باور داریم که تهدیدها، فرصت‌ها را پدید می‌آورند که همین‌ گونه هم هست، پس چرا در تدابیر و راهکارها، راه برای خلق فرصت هموار نمی‌شود؟
باور نگارنده این است که پیشرفت‌ها، ابداع‌ها و ابتکارهای صورت گرفته برای کاهش میزان هدررفت انرژی و کاهش آلاینده‌های هوا در صنعت ساختمان، یک پیشگیری است تا درمان، اما چه سود که همواره به درمان و حتی تسکین دردها و رنج‌های ناشی از آلودگی هوا دل خوش می‌کنیم! بی‌آنکه این عزم راسخ و واحد در شاکله نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کشور ایجاد شود که دیگر فرصت‌سوزی جایز نیست و نقشه راهی باید.

 هدفمندی یارانه‌ها؛ تکرار گذشته یا تدبیری نو؟
حال که دولت و مجلس دوباره به این نتیجه رسیده‌اند که باید فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها و اصلاح قیمت حامل‌های انرژی با تغییر در روش‌ها و حمایت‌ها اجرایی شود، پیشنهاد می‌شود دستکم کارگروهی برای کاهش هدر رفت و بهینه‌سازی مصرف انرژی و البته کاهش سطح آلاینده‌های هوا تشکیل شود. چه اینکه تردیدی وجود نخواهد داشت که صرف اصلاح قیمت‌های انرژی بدون توجه جدی به راهکارهای غیرقیمتی، هدف دولت و مجلس برای کنترل رشد مصرف انرژی را برآورده نخواهد کرد.
تجربه فاز نخست هدفمندی یارانه‌ها پیش روی همه قرار دارد و چه بسا اگر بخشی از منابع تزریق شده به اقتصاد تحت عنوان یارانه‌های نقدی، برای بهینه‌سازی مصرف انرژی در بخش‌های مختلف از جمله ساختمان اختصاص می‌یافت، امروز شاهد مدیریت بهتر تقاضا برای انرژی بودیم و دیگر ضرورتی نداشت تا دولت برای افزایش میزان عرضه انرژی برای تامین نیازهای داخل کشور، نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر در صنعت گاز، برق و دیگر حامل‌های انرژی باشد و حتی این فرصت ایجاد می‌شود که انرژی آزاد شده ناشی از مصرف بهینه انرژی را به بخش‌های تولیدی و صنعتی کشور هدایت کرد.

 سلامت مردم با مصرف درست انرژی
این‌روزها به واسطه جدی‌تر شدن اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها و اصلاح نسبی قیمت حامل‌های انرژی، این گزینه جدی‌تر به نظر می‌رسد که دولت و مجلس بر سر افزایش سهم سلامت جامعه از منابع هدفمندی یارانه‌‌‌‌ها توافق خواهند  کرد.  اقدام مسرت بخش برای اکثریت جامعه که فشار هزینه‌های  درمانی آنها دستکم در سال‌های پیش رو کاهش خواهد یافت. اما این اقدام بازهم کفایت نخواهد کرد و بیش از  آنکه  به ریشه‌های درخت بیمار بپردازد به شاخه‌‌ها و میوه‌های آن کار دارد! سوال این است که هوای آلوده شهرها  تا چه میزان هزینه‌‌‌های سلامت شهروندان ایران را  در کوتاه‌‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت  افزایش خواهد داد و نمی‌توان با اولویت دادن به بهینه‌سازی مصرف انرژی و بهبود وضعیت آب و هوا شهرها و راهکارهای ارتقا دهنده کیفیت زندگی مردم، اجازه نداد که هزینه‌های درمانی و بهداشتی و سلامت آنها را کاهش داد؟
به واقع پیشنهاد  پنجره ایرانیان این است که با مصرف درست انرژی، کاهش آلاینده‌‌های هوا به واسطه استفاده از سوخت‌‌های پاک و استاندارد، سوق دادن ساختمان‌های کشور به ویژه در کلان‌شهرها به سمت ساختمان‌های دوستدار انرژی می‌توان از بیمار شدن جامعه جلوگیری کرد و دیگر نیازی به افزایش  بودجه سلامت نخواهد بود و این گونه می‌‌توان انتظار داشت که رویای دست‌نیافتی هوای پاک، دست یافتنی شود؛ حتی در کلان‌‌شهرهای ایران که این روزها به تنگی نفس افتاده‌‌اند.
نتیجه اینکه هوای پاک به کلان‌شهرها و شهرهای بزرگ ایران باز نخواهد گذشت مگر اینکه در نقشه راه آینده ابعاد مختلف موضوع در نظر گرفته شود و همانطور که تعویض خودروهای فرسوده می‌تواند از سطح آلاینده‌های بکاهد، یا گسترش حمل و نقل عمومی می‌تواند  مانع از تردد خودروهای شخصی  و تک سرنشین‌ خواهد شد، یا خروج صنایع آلاینده از درون و حاشیه شهرها ضرورت دارد و باید استانداردهای زیست‌‌محیطی در واحدهای تولیدی و صنعتی ایران جدی گرفته شود؛ اهمیت مدیریت مصرف انرژی در ساختمان ایران هم یک ضرورت بنیادین خواهد بود و دستکم می‌توان از سیاست مالیات سبز و تجربه دیگر کشورها بهره برد.
سیاستی که بر مبنای آن آلوده کردن محیط زیست و  مصرف زیاد انرژی مستلزم پرداخت مالیات بیشتر و  عکس آن مشوقی خواهد بود برای معافیت از مالیات. 


ثبت نظر

ارسال