چرا برچسب انرژی، چرا ساختمان؟

تدوین معیار مصرف انرژی،‌یکی از مهمترین اقدامات مدیریت مصرف جهت تعیین چارچوب مناسب برای اعمال قوانین و دستورالعمل‌ها و پیش‌بینی‌های مربوط به تقاضا و برنامه‌ریزی جهت تولید انرژی متناسب با آن است. ‌بررسی تجربیات کشورهای پیشرفته جهان نشان می‌دهد که طی سالیان گذشته،‌معیارها و دستورالعمل‌های متعددی برای مصرف انرژی در بخش‌های مختلف صنعتی،‌خانگی،‌تجاری و عمومی به منظور برنامه‌ریزی در راستای برآورده شدن سیاست‌ها و رشد اقتصادی آنها،‌تدوین شده است. ‌نتایج حاصل از این مطالعات نشان می‌دهند که نخستین گام در راستای بهینه‌سازی مصرف انرژی برای هر مجموعه از مصرف‌کنندگان انرژی،‌شناخت وضعیت موجود آنها و بررسی پتانسیل‌های قابل حصول جهت بهبود وضعیت از طریق تهیه دستورالعمل‌ها،‌استانداردها و یا برچسب‌های انرژی است. ‌بر‌این اساس طی سالیان اخیر تقریبا در تمامی کشورهای پیشرفته جهان،‌استانداردهاو برچسب‌های مصرف انرژی برای بسیاری از تجهیزات انرژی‌بر و ساختمان‌های با کاربری‌های مختلف تدوین و مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. ‌اثرات این تدوین استانداردها و برچسب‌های مصرف انرژی‌بر کاهش مصرف گروه‌های مختلف در سطح جهان،‌به اندازه‌ای قابل توجه بوده که روند استانداردسازی در این زمینه با سرعت چشمگیری در حال رشد و توسعه است.

بر‌این اساس طی سال‌های گذشته در کشورمان نیز برچسب‌های مصرف انرژی برای بسیاری از تجهیزات انرژی‌بر تدوین شده که در حال حاضر در حال اجرا هستند. ‌هر چند که نتایج تدوین استاندارد و برچسب‌های مصرف انرژی در کشور تا حدودی قابل قبول بوده است، اما هنوز پتانسیل‌های بسیار بالایی جهت کاهش مصرف انرژی در سطح گروه‌های مختلف مشترکین وجود دارند که لزوم تداوم و افزایش ظرفیت استانداردسازی را در سطح کشور کاملا روشن می‌نمایند.

بر اساس اطلاعات مندرج در سایت‌"مدیریت اطلاعات انرژی"‌دپارتمان انرژی آمریکا،‌متوسط سالیانه مصرف انرژی الکتریکی در ساختمان‌های مسکونی این کشور در سال 2007 برابر با 45 کیلووات ساعت‌بر مترمربع بوده است. ‌این در حالی‌ست که مقدار متوسط شاخص مذکور برای ساختمان‌های اداری این کشور برابر با 203 کیلووات ساعت بر مترمربع ارائه شده است. ‌همچنین متوسط مصرف انرژی الکتریکی ساختمان‌های مسکونی و تیپ متوسط ساختمان‌های اداری دارای سیستم تهویه مطبوع در کشور انگلستان به ترتیب برابر با 38 و 226 کیلووات ساعت بر مترمربع تعیین شده‌اند. ‌علاوه‌بر آن متوسط سالیانه کل مصرف انرژی تحویلی در ساختمان‌های مسکونی و اداری کشور آمریکا به ترتیب برابر با 130 و 370 کیلووات ساعت در سال بر مترمربع ذکر شده‌اند.

بررسی وضعیت مصرف انرژی در ساختمان‌های اداری کشورمان و مقایسه آن با کمیت‌های مربوط به ساختمان‌های مسکونی نیز تفاوت‌های قابل‌توجهی را میان این ساختمان‌ها نمایش می‌دهد. بر‌اساس نتایج مربوط به متوسط وزنی مصرف انرژی الکتریکی در جامعه نمونه گسترده‌ای از ساختمان‌های اداری کشور در اقلیم‌های مختلف آب و هوایی‌ شاخص متوسط مصرف سالیانه انرژی الکتریکی برای این ساختمان‌ها برابر با 59 کیلووات ساعت بر مترمربع،‌تعیین شده است. ‌این در حالی ست که بر‌اساس اطلاعات آمار تفصیلی صنعت برق در سال 1387متوسط مصرف برق مشترکین خانگی کشور برابر با 2843 کیلووات ساعت بوده که با فرض متوسط زیربنای واحدهای مسکونی در محدوده 100-80مترمربع،‌شاخص مربوطه در محدوده/43/28 تا 54/35 کیلووات ساعت بر مترمربع تغییر خواهد نمود. ‌بدین ترتیب متوسط مصرف برق مشترکین اداری کشور نزدیک به دو برابر متوسط مصرف برق مشترکین خانگی است که لزوم تدوین معیارمصرف و برچسب انرژی مجزا را برای آنها کاملا روشن می‌نماید. ‌این اختلاف در خصوص مصرف سایر حامل‌های انرژی‌ (سوخت‌های فسیلی) ‌نیز برقرار است. ‌علاوه‌بر آن شرایط بهره‌برداری از ساختمان‌های اداری و مسکونی و پروفایل کاری آنها بسیار متفاوت بوده و بدلیل تضاد در ماهیت مالکیت‌های آنها(مالکیت شخصی در ساختمان‌های مسکونی و مالکیت غیر شخصی در ساختمان‌های اداری) رفتار‌ مصرفی افراد حاضر در آنها نیز بسیار متفاوت هستند. ‌بدین ترتیب لزوم مجزا بودن فرآیندهای تدوین معیار مصرف و برچسب انرژی برای ساختمان‌های با کاربری‌های مختلف کاملا بدیهی به نظر می‌رسد. ‌با توجه به وضعیت نابسامان مصرف انرژی در ساختمان‌های اداری کشور و امکان کنترل راحت‌تر این ساختمان‌ها از طریق اعمال قوانین و دستورالعمل‌های دولتی،‌در پروژه حاضر این دسته از‌ ساختمان‌ها در اولویت تدوین معیار مصرف و برچسب انرژی قرار داده شده‌اند.

ماهنامه پنجره ایرانیان – شماره62-